سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روز قیامت، نخستین کسانی که بر حوض [کوثر] وارد می شوند، دوستان در راه خداوند ـ عزّوجلّ ـ هستند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

وبلاگ جشنواره ارتش جمهوری اسلامی ایران

 
 
برقلعه ی افتخار(پنج شنبه 88 مرداد 8 ساعت 7:38 عصر )

                       

                             

                              برقلعه ی افتخار

 

سی  سال   شکوه   و    افتخار      سی سال   توانمندی   و ایثار

یادآور سر افرازی  و  شهامت     یادآور اقتدار ودلیری استقامت

پیرو  مکتب   عشق  و  ولایت     تا حد مرگ رسیدن به  شهادت

جان  برکف  و  آماده ی   قیام     چه  در  جنگ  و چه در  التیام

ارتش  نماد  آزادی  و  آزادگی     در  تلاش  وتکاپوی  سازندگی

قدرت واراده،بزرگی، توانستن     باور و یقین  به   فعل  خواستن

شکوهش شکوه  خون   شهیدان     صبر وپایداری بزرگ  مردان

با گذشت   وایثار جان    گرفت     باعلم و دانش ره آسمان  گرفت

سرافرازاست و مقتدر در  خاور    ازتلاش وایمان رسیدن به  باور

ای   پاک    زاده گان  پاک  زاد    تاقیام مهدی قیامتان سرافرازباد

 

 



 
به سوی خدا(چهارشنبه 88 مرداد 7 ساعت 1:31 عصر )

 

به سوی خدا

 

 

داشتم پوتین های حاج مرتضی روواکس می زدم" که برق کفش های یه غریبه نگاهمو دزدید".

_جوون فرمانده تون کجاست؟

_ زدم زیرخنده و گفتم : این چه وضعیه مثل اینکه اومده بود مهمانی با کت و شلوارو اون کفشهای شیک که حاجی اومد.

_ فرماند منم اگه امری هست درخدمتم شروع کردن به قدم زدن .دورشدن داشتم ازحس فضولی میمردم وباخودم گفتم این غریبه چقدر ازدنیا بی خبره مگه نمی دونه اینجا ماداریم جنگ می کنیم فکر کنم اشتباهی اومده.

 _ حاجی منوصداکرد به خودم اومدم رفتم جلو.

 _ حاج علی اکیر زحمت کشیدن واسه بچه ها پسته آوردن برو ازتو ماشین در بیار بعدش بین بچه ها تقسیم کن.از تعجب داشتم شاخ در می آوردم یعنی این آقا این همه راه اومده که بگه من واسه ی شما پسته آوردم!!!

 _ شیطون رفت زیرجلدمو گفت خنگه این جوری می خواد عذاب وجدانشو راحت کنه می خوادبگه ما هم هستیم غافل ازاینکه این حاجی شهریه همه کس وکارش وفرستاده خارج ازکشورخودش هم همین روزا می ره با این کار می خواد اگه فردا اوضاع روبه راه شد روی برگشتن وداشته باشه.

_آره همین طوره....

_ فکرکرده همین جوری می زارم بره نه...

_باید یه چیزو یادبگیره وبره باید بفهمه فرق جپهه ومهمونی چیه لاستک ماشین شو پنچر کردم بعد پسته هارو خالی کردم چه خبر بود صد کیلویی پسته آورده بود توفکر بودم که چی می شد اگه امشب عملیات بود این حاجی شب عملیات پیش ما می موند تادیگه هوس نکنه باکت شلوار وماشین خارجی بیاد واسه ما پسته بیاره!!!

_حاج مرتضی انگارفهمیده بود من دارم از حس فضولی میمرم منو صدازدو گفت : مهم نیست که حاج مرتضی واسه چی اومده، مهم اینه که اومده یکی مثل اون پسته میاره یه پیرزن روستای مرغشو می فرسته، یه بچه نامه می نویسه رزمندها دوستتون دارم ، یکی مثل تو ازخونه فرار می کنه ،یکی هم شهید می شه .مهم اینه همه ما باکارهامون ثابت کنیم این آب وخاک ودوست داریم ثابت کنیم توهمه ی شرایط پشت هم ایستادیم اگه از من بپرسن می گم اون پیرزن که باتمام وجودش مرغشو می فرسته بااون کسی که شهید می شه اجرش پیش خدا برابره.

_حرفهای حاجی مثل همیشه قشنگ بود ولی من قانع نشدم.

بی سیم چی خبر مهمی آورد وگفت: امشب قراره عملیات بشه  باید آماده باشیم.

_ چقدر خوشحال بودم دوست داشتم حاجی شهریه امشب بمونه وببینه مزه جنگ باپسته چقدر فرق می کنه.توکمتراز ده دقیقه همه به حالت آماده باش دراومدن حاج علی اکبر دست و پاشو گم کرده بود، رنگ ازروش پریده بود چه حالی می کردم من.

_ می خواست هرجوری شده بره ولی ماشینش پنچربود ماشین دیگه ای هم نبود حاج مرتضی به من شک کرده بود ولی به روم نیاورد .روبه حاج علی اکبرکردوگفت امشب قراره عملیات بشه امشب اینجابمونین بهتره الان راها امن نیست نگران نباشید فرداصبح ان شاالله صحیح وسلامت بر میگردین .

_ ازخجالت وترس نمی دونست چی بگه نه حاجی زحمت وکم می کنم باید برم .

_پس من ببینم می تونم یه موتوری وسیله ای جورکنم شما برید. کار به اونجا نکشیدو عملیات شروع شد صدای توپ وخمپاره به گوش می رسید خبراز یه عملیات سنگین می داد دشمن می خواست مهمات و اسلحه خانه وانبار دارو وکل تداروکات ونابود کنه که با درایت حاج مرتضی ویاری خدا وتلاش همه ی بچه ها ما غافل گیر نشدیم ودشمن مجبور به عقب نشینی شد.

_این وسط دیدن حاج علی اکبرخیلی مزه می داد تب ولرزگرفته بودو می لرزید باصدای هرگلوله وخمپاره ای انگار ترکشی به روحش می خوردو می فهمید کجا اومده ،می فهمید کیه وبا پسته پیشکش کردن به رزمنده ها وجدانش آروم نمی گیره آدم بدی نبود ولی ازدنیا هم بی خبر بود راحت طلبی وتجمل اون واز حقیقت زندگی دور کرده بود.

_صبح روز بعد حاج مرتضی یه ماشین واسه حاج علی اکبر ردیف کرده بود اما حاج علی اکبر انگار عوض شده بود حرفهای عجیبی می زد.

_ گفت دیشب خیلی چیزهارو فهمیدم که تا حالا ازاونا غافل بودم، فهمیدم چه قدر به زندگی وابسته شدم، فهمیدم وقتی عملیات می شه شما غبطه می خورید به حال کسانی که شهید می شن، فهمیدم با پسته دلتون خوش نمی شه اصلا"فرصت خوردن تنقلات وندارین، فهمیدم مرد بودن مثل شما چقدر سخته کاش منم مردبودم وپیش شما می موندم.

_حاجی گفت مرد مومن مرد بودن وباید خداتائید کنه، مردبودن به یه دل صاف و پاکه وشما ثابت کردین مردین.

_ سرش وزیر انداخت وباحالت شرم زدگی وخجالت رفت ولی با اون حاجی شهریه فرق کرده بود چیزها ی تازه ای رودیده بود که تاحالا ندیده بود رفت. " بدون خداحافظی".

_فرمانده اومد پیش من وگفت کاردیروزت اصلا"......پریدم توحرفش باشه قبوله چند تا کلاغ پربرم بی حساب می شیم .

_اول پنچری ماشین مردم ودرست میکنی هرجوری شده. بعد تا یک ماه پوتین همه بچه هارو واکس می زنی.

حاجی قبوله ولی این دفعه می ارزه ....

منظور؟!!!

حالا.....

چندروزبعد حاج علی اکبربرگشت!!!

_سراغ حاج مرتضی روگرفت ورفت پیشش.

 سلام حاج مرتضی حالتون چه طوره

_شما اینجا چه کار می کنین نکنه بازم پسته آوردین !!!

نه حاجی این دفه روح بیمارو مریضم و آوردم می خوام یه مدت اینجا بستری باشه شاید فرجی شه ماهم شفا پیدا کنیم.هر کاری کردم آروم نشدم فهمیدم تنها راه آروم شدن من پیش شماست اینجا یه حس دیگه ای می ده یه حسی که منو باز به اینجا کشوندحیف نیست ازاین جا برم خواهش می کنم قبول کنید هرکار باشه انجام می دم.

_حاجی شهریه همون حاج علی اکبر چنان وابسته شده بود که "هیچ وقت به خونه نرفت"

 آره مرد بودن سعادت می خواد که خدا به هرکسی نمی ده. حق با حاج مرتضی بود مهم اینه خدا مرد بودن وتائیدکنه.



 

بازخوانی توانمندی های ارتش جمهوری اسلامی ایران

 

 منبع: روزنامه - کیهان

بیست و نه فروردین مصادف با سالروز ارتش جمهوری اسلامی ایران و بزرگداشت حماسه آفرینی های دلاورمردان نیروی زمینی ارتش است. همزمان با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، ارتش که پیکره اصلی آن را جوانان برومند خانواده های مسلمان و اغلب مستضعف ایرانی تشکیل می داد به ندای رهبر انقلاب لبیک گفت و در نتیجه همصدا و همراه با امت در براندازی نهایی رژیم ستمشاهی تلاش های خستگی ناپذیری را آغاز کرد به همین مناسبت از سوی امام امت روز بیست و نه فروردین به نام ارتش نامگذاری شد.
این روز فرخنده موهبتی است تا هر سال به یاد فداکاری ها و از خودگذشتگی های ارتش مظلوم جمهوری اسلامی ایران، تاریخ سرافرازی ایران اسلامی را مرور کنیم، آنچه در ذیل خواهد آمد، خلاصه ای از مهمترین اقدامات ارتش سرافراز ایران اسلامی از ابتدای تاسیس تاکنون است.
 
ارتش، انقلاب و تحولات پس از آن
پیوستن نیروهای ارتشی به صف مردم انقلابی و رهبری نهضت اسلامی ایران، در پیروزی آن نقش اساسی و تعیین کننده داشت. نیروهای مسلح در سایه رهنمودهای داهیانه رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) به معنی وجودی خود پی بردند و همین امر منجر به پیوستن آنان به رهبری انقلاب و همگام شدن با مردم بود.
شاه که در برابر مخالفت وسیع مردمی و تظاهرات و راهپیمایی های خیابانی دیگر قادر نبود به سازمان هایی چون ساواک و شهربانی تکیه کند، به ناچار به ارتش روی آورد و آن را به خیابان ها کشاند تا در برابر مردم بایستند. اما روند انقلاب اسلامی، عکس آن را به اثبات رساند. هرچه از حضور نیروهای ارتش در خیابان ها و تماس آنها با مردم انقلابی می گذشت امکان کاربرد مؤثر آن علیه انقلاب و سرکوب مردم کمتر می شد. مهمترین عاملی که در این میان موجب روی آوردن نظامیان به سوی انقلاب و انفعال نظام شاهی شد، راهبرد رهبری انقلاب اسلامی در ارتباط با ارتش بود.
امام خمینی(ره) که از آغاز کار. جدا کردن ارتش از شاه را به طور آگاهانه دنبال می کردند، در تمامی پیام های خود از مردم می خواستند که به نیروهای ارتش احترام بگذارند و به آنان اهانت نورزند و متقابلاً با تاکید بر روح استقلال طلبی نظامیان و انتقاد بر وابستگی ارتش به بیگانگان احساسات و عواطف دینی و مردمی ارتشیان را از بالقوه به حالت بالفعل درآورد و از این رو آنان به انقلاب پیوستند و از رهبری اسلامی تبعیت کردند.
گسستن از رژیم منفور ستم شاهی و پیوستن به اقیانوس ملت و بیعت با رهبر انقلاب به صورت های مختلف ابراز می شد. فرار روزافزون سربازان از پادگان ها و پیوستن به مردم، استنکاف و خودداری از مقابله با مردم، خلق حماسه جاوید لویزان، سرپیچی از دستورات سرسپردگان شاه، همصدایی افسران و درجه داران جوان آن روز با مردم در راهپیمایی ها با لباس شخصی و نظامی، خنثی کردن کودتای 21بهمن 58 و سرانجام همکاری در سقوط رژیم شاه در تاریخ 22 بهمن 57، از جمله این اقدامات بود.
اگر روز 22 بهمن را روز سقوط رژیم ستم شاهی بنامیم، بجاست از روز نوزدهم تا بیست و دوم را روزهای پیوستگی کامل ارتش به انقلاب اسلامی نامگذاری کنیم. پس از پیروزی انقلاب گروه ها و احزاب مختلفی در کشور شروع به فعالیت کردند که بسیاری از آنها که دارای افکار مارکسیستی و التقاطی بودند به بهانه های مختلف نیروهای ارتش را که به انقلاب پیوسته بودند، امپریالیستی و ضدخلقی نامیده و در شعارهای خود، انحلال ارتش و ایجاد ارتش خلقی بی طبقه توحیدی را مطرح کردند، چرا که پیوستن ارتش به نظام اسلامی را موجب عقیم ماندن نقشه های پلید خود می دانستند. در این میان امام امت به عنوان بزرگترین و دلسوزترین حامی ارتش، پای در میدان نهادند و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب کردند و طی پیامی تاریخی در 28 فروردین 1358به ضرورت حفظ ارتش و انسجام و یکپارچگی آن تکیه کردند.
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی قدرت های استعماری کوشش کردند که به انحای مختلف به انقلاب اسلامی ایران ضربه وارد کنند و آن را از حرکت باز دارند. با توجه به اینکه در جریان انقلاب بسیاری از پادگان ها و مراکز انتظامی خلع سلاح و تصرف شده بودند لذا سلاح و مهمات آنها به دست بعضی از افراد شرور افتاد که بعدها سعی در ترور برخی از شخصیت های انقلابی بنمایند پس چند روز بطول انجامید تا مسئولین انقلاب بتوانند به وضعیت مراکز نظامی و انتظامی سر و سامان دهند و افراد آن را گردهم آورند. بنابراین نقش بسیاری از نیروهای انقلابی ارتش را در ایجاد سازمان ها و ارگان های جدید انقلابی مانند کمیته های انقلاب نباید نادیده گرفت. پس از پیروزی انقلاب حراست و پاسداری بسیاری از اماکن دولتی نظیر ساختمان نخست وزیری و صدا و سیما تا چند ماه به عهده ارتش بود. در جریان همه پرسی نظام جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 10 و 11 فروردین 1358 نیروهای ارتش در حفظ نظم و امنیت به نیروهای انتظامی کمک چشم گیری کردند تا بدانجا که این اتحاد و همبستگی بین ارتش، رهبری و ملت شریف ایران موجب کینه دشمنان انقلاب شد و رئیس ستاد مشترک ارتش شهید سپهبد قرنی که اولین شهید بعد از انقلاب است را به درجه رفیع شهادت رساندند.
از دیگر ترفندهای استکبار جهانی همراهی و ایجاد آشوبهای محلی و درگیری های قومی و منطقه ای از قبیل بلوای سنندج، گنبد، نقده، خرمشهر، مریوان، پاوه و... بود که با رشادت و هوشیاری ارتشیان غیور، تمام اندیشه های خام آنها نقش برآب شد.
در حرکت پرشور و انقلابی مردم ایران، هر چند ویران کردن یک نظام شاهنشاهی بسیار اهمیت دارد ولی آنچه به نظر می رسد بیشتر حائز اهمیت است حفظ ارزش های اسلامی و دینی بود که بعد از انقلاب شکل و گسترش می یافت. بنابراین اگر نبود، ایثار و مجاهدت مردان سلحشور ارتش جمهوری اسلامی ایران چه بسا انقلابی که به قیمت خون هزاران شهید حاصل شده بود به دست متجاوزین از بین می رفت.
 
ارتش و جنگ
با پیروزی انقلاب اسلامی در 22بهمن 1357و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران دشمنان اسلام که شاهد طلوع و حیات دوباره آفتاب درخشان اسلام در دهه های پایانی قرن حاضر بودند، درصدد برآمدند تا ابتدا با کنترل و هدایت جریانات سیاسی و نفوذ بر آنها این انقلاب الهی را به انحراف بکشانند. جبهه ضداسلامی و ضدانقلابی، کودتا و ایجاد آشوب و ناامنی در استانها را نیز تجربه کرد اما امت مسلمان و بیدار و آگاه ایران به یاری خداوند منان و به رهبری حضرت امام(ره) آتش فتنه ها را خاموش کرد.
از نظر متحدان جبهه ضداسلامی، تحمیل یک جنگ نظامی اقدامی بود که می توانست انقلاب اسلامی و نظام نوپای جمهوری اسلامی را به شکست بکشاند و این شجره طیبه را از ریشه برکند. شرایط ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام منحط ستم شاهی و وضعیت ارتش جمهوری اسلامی که در حال تحول و تبدیل شدن به یک ارتش اسلامی بود و از سویی با دسیسه ها و اقدامات عناصر نامطلوب تضعیف شده بود این خیال واهی را واقعی جلوه می داد.
سرانجام رژیم عراق پس از مقدمه چینی ها و ایجاد جو تشنج در روابط دو کشور و تلاش در مشوش نمودن اذهان سازمان ها و نهادهای بین المللی در تاریخ 26 شهریور 1359 به طور یکجانبه عهدنامه 1975را لغو و متقابلاً در تاریخ31 شهریور 1359حمله گسترده و همه جانبه ای را به مرزهای ایران آغاز کرد.
ارتش متجاوز عراق که به قصد تصرف چند روزه ایران آمده بود به مدت 34 روز در پشت دروازه های خرمشهر ماند. مقاومت نیروهای مردمی و ایثارگری رزمندگان اسلام سبب شد تا نیروهای متجاوز عراق با وجود موفقیت های اولیه نه تنها نتوانستند به اهداف اولیه خود دست یابند بلکه حرکت و پیشروی آنها متوقف گردید و این فرصتی مغتنم برای نیروهای مدافع بود تا در مرحله بعد او را به عقب برانند و مناطق اشغالی را بازپس گیرند.
یک روز بعد از عزل بنی صدر عملیات «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» در منطقه دارخوین و شرق کارون با شرکت یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجرا شد که در نتیجه آن نیروهای متجاوز عراق از جنوب آبادی سلیمانیه و محمدیه در شرق کارون به عقب رانده شدند. در عملیات ثامن الائمه که در 5 مهر ماه 1360 با شرکت یگانهائی از ارتش و سپاه و در پی لبیک به پیام حضرت امام(ره) مبنی بر شکست حصر آبادان انجام گرفت، نیروهای عراقی به غرب رودخانه کارون عقب رانده شدند و محاصره آبادان شکسته شد.
پس از عملیات ثامن الائمه تدبیر عملیاتی فرماندهان و مسئولان ارتش و سپاه بر این اساس قرار گرفت تا با انجام عملیات های برق آسا نیروهای دشمن را در یک منطقه منهدم نمایند و با اتکاء به موانع طبیعی و صرفه جویی در قوا نیروهای آزاد شده را در جای دیگر بکار گیرند و روند عملیات را به گونه ای تنظیم و اجرا کنند که سرنوشت جنگ هرچه زودتر تعیین شود.
با تشریک مساعی فرماندهان ارتش و سپاهی، طرح های دوازده گانه کربلا تهیه و به تصویب شورای عالی دفاع رسید. پیوستگی طرح های قید شده و آینده نگری موجود در آنها سبب شد تا نیروهای رزمنده اسلام در کمتر از هشت ماه پس از عملیات ثامن الائمه موفق شدند تا با عملیات های «طریق القدس» «فتح المبین» و «بیت المقدس»، کربلای 1و2 و 3- نیروهای عراقی را از بیشتر مناطق اشغالی بیرون برانند.
شکست های پیاپی عراق در منطقه آبادان و خرمشهر آمال باطل و توسعه طلبانه عراق را جهت کنترل خلیج فارس و منابع عظیم اقتصادی آن بر باد داد، به طوری که با مهار شدن پیشروی ارتش عراق و ایجاد وضعیت پدافندی حکومت بعثی ریاکارانه مسئله صلح و حل اختلافات از طریق مذاکرات سیاسی را عنوان کرد.
بدین ترتیب با وجود توفیق نسبی که ارتش عراق با اشغال خرمشهر و محاصره آبادان در روزهای نخست تجاوز به دست آورده بود ولی با تلاش جان برکفان ارتش و سپاه وضعیت تهاجمی نیروهای عراقی به کلی متوقف شد. ماشین جنگی متجاوز پشت مواضع پدافندی نیروهای مسلح ایران زمینگیر شد و در سه مرحله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید از لوث وجود دشمنان پاکسازی شد و بیش از پنج هزار کیلومترمربع از خاک میهن اسلامی از تسلط اجانب آزاد شد.
نیروهای سه گانه ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس آنچه در توان داشتند برای دفع تجاوز و کسب پیروزی و افتخار انجام دادند و شاهد این امر واقعیتی است که حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا در دیدار فرماندهان پرسنل ارتش بر آن تاکید فرمودند: «اگر ارتشی در دنیا باشد که جنگ را در میدانهای واقعی نبرد تجربه نکند این ارتش یک ارتش واقعی نیست. لااقل یک ارتش سرافراز نیست اما آن ارتشی که جنگ را با پوست و استخوان خود آن هم نه یک روز و دو روز بلکه بیش از هشت سال لمس می کند این یک ارتش واقعی و آبرومند و سرافراز است.»
معظم له همچنین تصریح کرد: «نبرد ارتش ما نه برای افزون طلبی، بلکه برای دفاع از کشور، اسلام و انقلاب بوده است.»
ارتش جمهوری اسلامی ایران در اجرای ماموریت و وظایف الهی خود شهدای بسیاری را تقدیم اسلام کرد؛ شهیدان گرانمایه ای که در اجرای فرمان حق و در طلب قسط قیام کردند و به مصاف با اصحاب شیطان برخاستند و با تیغ ستم سوز خود لاشه ظلمانی کفر را از هم شکافتند و پای بر حلقوم کفار فشردند. گواه صادق بر این مدعا تقدیم بیش از 48000 شهید و 125000جانباز و مفقودالاثر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی است. دلاور مردان و سرافرازانی که با پشت سر گذاشتن آزمون های دشوار 10 سال نبرد با ضدانقلاب و دشمن بعثی هم اکنون در مناطق مرزی حضور دارند و نگاهبان امنیت و تمامیت ارضی میهن اسلامی هستند و همچنان مفتخر به بیعت جاودانه خود با فرماندهی معظم کل قوا و حافظ حریم استقلال و تمامیت ارضی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده و خواهد بود.
 
ارتش و دوران سازندگی
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در اجرای اصل 147قانون اساسی و تبصره 9 برنامه اول توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و اجرای اوامر فرماندهی معظم کل قوا مبنی بر شرکت نیروهای مسلح در برنامه های عمرانی میهن اسلامی نیز حضور فعال و مؤثری داشته است و ضمن درک مشکلات کشور بویژه در مناطق محروم با بهره گیری از امکانات مهندسی خود به منظور همکاری هرچه بیشتر با دولت به طور مؤثر در اجرای پروژه های عمرانی کشور مشارکت و از این طریق در عمران و آبادی مناطق محروم ایفای نقش کرده است. در این راستا سازمان عمران و مهندسی ارتش پی ریزی و تاسیس شد و با تصویب فرماندهی معظم کل قوا و تایید و احراز صلاحیت فنی از سوی سازمان برنامه و بودجه کشور در رشته های راه سازی و ساختمان به فعالیت عمرانی پرداخته است.


 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 3391  بازدید


» لینک دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «